مهاد

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شب قدر ، شب بارش نور

27 خرداد 1396 توسط زينب هماي خوزاني

خداوندا!
خودت آگاهى که دریاى دلم را جزر و مد است
‏یا باسط بسطم ده و یا قابض قبضم کن.
الهى ! دست‏با ادب دراز است و پاى بى ادب،
“یا باسِطَ الْیَدَینِ بِالرَّحمَةِ خُذْ بِیَدى".

پروردگارا !
بسیار کسانى دعوى بندگى کرده‏ اند
و دم از ترک دنیا زده ‏اند،
تا دنیا بدیشان روى آورد
جز وى همه را پشت پا زده ‏اند
این بنده در معرض امتحان درنیامده
شرمسار است‏ بحق خودت
” ثَبّتْ قَلبى عَلى دینِک".

 نظر دهید »

چشمه سخاوت!

20 خرداد 1396 توسط زينب هماي خوزاني


امشب، هر ستاره‌ای را که رصد می‌کنم، نام تو را می‌بینم که به وسعت یک آسمان شکیبایی، می‌ درخشد و شوق پرواز را در دل عاشقانت به تپش وا می دارد. دست ‌های نیازمان را از چشمه سخاوتت کوتاه مکن؛ بگذار با وضو در نور امامتت، شیرینی کرامتت را چشیده باشیم!

ای شعله خدا !

هم ‌‌خانه با حسین!

هم ‌شانه با علی، چون چلچراغ علم!

بر دل خوش آمدی!

ای امام غربت!

آن‌که از آبروی تو وساطت می‌طلبد، تشنه باران هدایت توست و آن‌که حاجت را بهانه کرده، تشنه رفاقت با تو.

به حق شادی میلادت، قفل بسته چشمان ما را با عنایت و کرمت بگشای تا طعم سفره مهربانی تو را بچشیم؛ که هیچ زخمی از بارش کرامت بارانی ‌ات بی ‌مرهم نمی ‌ماند؛ یا کریم اهل هدایت!

 

 نظر دهید »

ماه رجب ماه یگانه شدن با خدا

15 فروردین 1396 توسط زينب هماي خوزاني

رجب از راه می رسد، قدر حضورش را بدانید كه ناگاه خواهیم دید در حال وداع است.

بهارعاشقان و دلدادگان حریم كبریایی فرا رسیده است. ماه رجب فصل روئیدن جوانه های عاشقانه زیستن و ماه شست و شوی دل و جان از زنگارهای گناه و غفلت ، و آماده شدن برای ورود به ضیافت الله اعظم است. كسانی كه دل درگرو محبت خدا نهاده اند، لحظه شماری می كنند تا با ورود به ماه رجب وبهره مندی از بركات آن، به درك فیوضات ماه عظیم شعبان موفق شوند و پس از آن بتوانند مدال  لیاقت ورود به ضیافت الهی در ماه رمضان را دریافت نمایند.

 نظر دهید »

دهه فجر مبارک

12 بهمن 1394 توسط زينب هماي خوزاني

در مزا رآباد شـهر نیستی / اسـتخوان زندگی پوسـیده بود

مرگ وحشت با دهان اسـلحه / اسکلت ها را دهان بوسـیده بود

دیـو در تاریکی آن سـالـها / از تن آلاله ها ، جان می گـرفت

خون سرخ شاهدان نوشیده بود / عنجه هاشان را به دندان می گرفت

آدمی افسـون شـیطان پلید، / گوسـفندان راضی از چوپانشـان

گر کسی بیدار می شد ناکهان / کشته می شـد بی صدا یا بی نشان

در چنین ظلمت شب ایران زمین / ناگهان، نـوری درخشـیدن گرفت

روح روح ا… ، جان در تن دمید / ابر رحمـت نـیز باریدن گـرفت

آمد آن آرام جان از هجرتش / گوئیا آن شب شـده صبح سـپید

مردمانـش گشـته با هم متحد / نـور ایمـان در دل آنها دمـید

مردم بیدار گشـته می شـدند / هـمصـدا با رهـبر بیـدارگر

با غریو مشــتهای لالــه ها / دیـو شـد از کاخهایش در بـدر

نورحـق تابـید در دلهـای ما / دست ها دست خدایی گشته بود

نارها گشــته اســیرنـورها / موسـم جشن رهایی گشته بود

سالگشت دیگری ازره رسـید / تهنیت ایدوسـتان، همسنگران

شادی خود را کمی قسمت کنید / سهم دارند از شـماها دیگران

 نظر دهید »

کربلا یعنی، ایمان و خرد و عمل به هنگام 4

17 آبان 1394 توسط زينب هماي خوزاني

وقتی متوجه‌ انگیزه‌ی اصلی مقابله با امام حسین( علیه السلام ) در کربلا نشویم مثل محقیقین اهل سنت در یک حیرانی گرفتار می‌شویم. شیعه به آن دلیل می‌تواند راز همه‌ی حرکات امام و یاران حضرت را بفهمد که متوجه ابعاد چند وجهی ظلمات جبهه‌ی مقابل نیز هست، در راستای همین آگاهی است که شیعه می‌داند عده‌ای با ظاهری اسلامی چگونه هدف اصلی اسلام را که تحقق جامعه‌ی اسلامی و حاکمیت دینی و تمدن اسلامی است نادیده می‌گیرند و اسلام را به عنوان دین شخصی معرفی می‌نمایند و امام الموحدین( علیه السلام ) را پیشوای هدایت معرفی می‌کنند و نه پیشوای سیاست و به تعبیر قرآن اینان «فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ» آن‌هایی که سیره‌شان سیره‌ی ظالمانه است سخن خدا را در مسیری غیر از مسیری که خدا برای آن‌ها اراده کرده است قرار می‌دهند. و به بهانه‌ی آن که حکومت ارزش آنچنانی در منظر اولیاء الهی ندارد پس نه حادثه غدیر برای حاکمیت سیاسی امام علی( علیه السلام ) بود و نه انگیزه امام حسین( علیه السلام ) ایجاد حاکمیتی مقابل یزید و نه مسلمانان باید برای اسلام ابعاد حکومتی و سیاسی قائل باشند. این‌ها می‌خواهند تنها تمدن غرب مدّ نظر ما باشد و در امور سیاسی و اقتصادی و تربیتی تحت ولایت غرب و در ذیل آن باشیم. غافل از این‌که مبارزه‌ی تمدنی اسلام با غرب یک مبارزه‌ی اساسی است و تا به تمدن اسلامی فکر نکنیم راهی برای مقابله با تمدن غربی در پیش نخواهیم داشت و همواره در هر ارتباطی توسط آن تمدن تحقیر می‌شویم و همواره دنبال آن تمدن خواهیم بود و هرگز از مسلمانی خود بهره‌ی لازم را نمی‌بریم. حضرت اباعبداللّه( علیه السلام ) به ما نشان دادند برای بهره‌مندی از اسلام باید از تمدن جاهلیِ آل ابوسفیان عبور کنیم وگرنه با اسلامی زندگی می‌کنیم که هیچ نقشی در تغییر سرنوشت تاریخی ما ندارد. کربلا می‌گوید: آخرین خط، یگانه‌شدن با غرب نیست، باید تمدنی را در مقابل غرب به‌پا کنیم. همچنان‌که امام حسین( علیه السلام )اسلام را از ذیل تمدن ابوسفیانیِ اموی نجات دادند می‌توان با کربلا از ذیل تمدن غرب‌بودن آزاد شد. مشروط بر آن‌که بصیرت و روحیه‌ی حبیب‌بن مظاهر در میان آید.

 نظر دهید »

کربلا یعنی، ایمان و خرد و عمل به هنگام 3

04 آبان 1394 توسط زينب هماي خوزاني

دشمن را باید درست دید، زیرا نه دشمنی با دشمنِ کهنه که تاریخ آن گذشته است، فداکاری است و نه مقابله با دشمنی که هنوز وقت مقابله با آن ظهور نکرده است، هنر است. انسان تا خود را قبله قرار داده، یا در حالت اولی سقوط می‌کند و یا از ترس آن که نگویند اهل مبارزه نیست به هر در و دیواری می‌پرد، در حالی که از خودپرستی جز دود و خاکستر بر نخواهد خواست و تنها محیط را بیش از پیش کدر می‌کند.
اگر انسان از خود روی گرداند و یکسره خود را در ذیل اراده خداوند قرار داد چه فرق می‌کند که به نماز بایستد یا به جهاد برخیزد. معیار، احترام به اراده‌ی خداوند است و این گاهی به صبر است و گاهی به اقدام.
راهروِ راه خدا آن کسی است که در ناحیه‌ی دل همواره یک نقطه را روشن بدارد که ضامن بقاء رابطه‌ی او با خدا باشد تا در زمان سازگاری و ناسازگاری گرفتار دوگانگی در شخصیت و عمل نگردد. چنین انسانی یک زمان که باید آتش میل‌های سرکش را فرو می‌نشاند، چنین می‌کند و یک زمان که باید اعضاء و عضلات را به فرمان خدا و در اجرای اراده او به کار وا ‌دارد، از خود سستی نشان نمی‌دهد و به منزله‌ی چراغی، تاریخ را روشن می‌گرداند.

 نظر دهید »

کربلا یعنی ایمان و خرد و عمل به هنگام(2)

29 مهر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

حسین"علیه السلام» به بشریت راه نشان می‌دهد تا معلوم شود تنها با تکیه به اندیشه‌ای صحیح و ارتباط فرهنگی می‌توان امیدوار به آن نوع پیروزی بود که شکست در آن راه ندارد وگرنه پیروزِ میدانِ قدرتِ اسلحه‌ها، مغلوب میدانی خواهد شد که رقیب او قدرت تسلیحاتی بیشتری دارد. در راستای تحقق سنت مقاومت در مقابل دشمن و اظهار حقیقت در میدان مقاومت، رسول خدا"صلی الله علیه و آله» در حمراءُ الأسد می‌فرمایند: «لُو لم یکن معی احدٌ لخرجتُ بسیفی وحدی» اگر هیچ‌کس همراه من نبود به تنهایی با شمشیرم مقابله می‌کنم، زیرا حضرت حقیقتی را به همراه خود دارد که باید ظهور کند چه در این مقابله پیروز شوند و چه شکستِ جسمانی، در هر دو حال آن حقیقت بروز می‌کند. این نشان می‌دهد اندیشه‌های پاک باید با شجاعت صاحبان اندیشه در میان بماند و مغلوب انبوه شمشیرها نگردد. به همین جهت کربلا آتشفشان حکمت است که از طریق سلحشوران فوران می‌کند، سلحشورانی که صلح‌اندیشی را با استیلای روح همراه کرده‌اند به طوری که کثرت دشمن هراسی در آن‌ها ایجاد نکرده همچنان‌که فرومایگی دشمن صلاح‌اندیشی را از آن‌ها نگرفته بود تا از نصیحت دشمن باز بمانند.

(استاد طاهر زاده)

ادامه دارد….

 نظر دهید »

کربلا یعنی ایمان و خرد و عمل به هنگام

22 مهر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

اَلسّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَعَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِكَ
حکایت شهیدان، حکایت فروزندگی انسان‌هایی است که فرهنگ فروزندگی را در تاریخ نهادینه کردند و با خون خود نامه‌ای برای ما نوشتند که با یاد آن‌ها همواره آن نامه را می‌خوانیم ، به سیره‌ی بعضی از آنان نظر می‌کنیم.
 ابوثمانه‌ی صائدی: از جمله کسانی که با روحیه‌ای ایمانی، نسبت به زمانه‌ای که در آن قرار داشت خوب فکر کرده بود و توانست در موقع مناسب اقدام لازم را انجام دهد، ابوثمانه‌ی صائدی بود. او از اصحاب امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن(ع) بود با شهادت امام حسن(ع) تا مرگ معاویه خون دل‌ها خورد که چگونه به نام حاکمیت اسلام ارزش‌های اسلامی یکی بعد از دیگری زیر پا گذاشته می‌شود و منتظر اقدامِ به هنگام بود و با مرگ معاویه با امام حسین(ع) مکاتبه کرد و مسئول خرید اسلحه برای مسلم بن عقیل شد و با شکست حرکت مسلم خود را به امام حسین(ع) رساند. سخت در محافظت امام می‌کوشید تا فرستادگان عمر سعد که می‌خواستند به امام پیغام عمر سعد را برسانند غافلگیرانه به امام حمله نکنند.
شخصیت ایمانی و متعادل ابوثمانه‌ی ساعدی وقتی خود را نشان داد که در هنگامه‌ی ظهر عاشورا به حضرت اباعبدالله(ع) نزدیک شد و عرض کرد: «يا أباعبداللّه! نفسي لك الفداء، اني أرى هؤلاء قد اقتربوا منك، و لا و اللّه لا تقتل حتى اقتل دونك إن شاء اللّه، و احب أن القى ربّى و قد صلّيت هذه الصلاة التي دنا وقتها»[1] يا اباعبدالله! جانم به فدايت، من مى‏بينم اين‌ها به شما نزديك شده‏اند، نه و الله، شما كشته نخواهى شد مگر اين‌كه إن‌شاء‌الله من پيش رويتان به قتل برسم، دوست دارم زمانى كه پروردگارم را ملاقات مى‏كنم اين نمازى را كه وقتش نزديك شده خوانده باشم‏. امام حسين«عليه‌السّلام‏» سرشان را بلند كردند و فرمودند: نماز را ياد كردى، خدا شما را از نمازگزاران و ياد كنندگان خويش قرار بدهد

 نظر دهید »

تشییع مهاجران الی الله

12 مهر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

سلام بر فدایـیان حج ابراهیمی و قربانیان منای عشق

یاران ،سبکباران، چه زیبا پر گرفتند
خوش در کف اخلاص جان و سر گرفتند

آنانکه تن را ،همره جان میکشاندند
با پای سر خود را به مسلخ میرساندند

با جان و دل، چون رو به قربانگاه کردند
خود را همه ،قربانیِ الله کردند

مَحرم شدند و مُحرم مقصود ماندند
در حالت سجده بر آن مسجود ماندند

حج را ، چه ابراهیمیان آوازه دادند
حجاج بیت الله، درسی تازه دادند

یاد شهیدان را دوباره زنده کردند
خود را فدای امتی رزمنده کردند

این جان سپردنها بما پیغامی آورد
امواجی از بیداری اسلامی آورد

شد مفتضح آل سعود، آماده باشید
تا رفتن قوم یهود، آماده باشید

جرثومه کفار اینک رفتنی شد
تابوی استکبار بی شک مردنی شد

هر جا که هر دولت درافتد با ولایت
ضرب المثل گردد در عالم، بی کفایت

مُشت ابوسفیانِ استکبار وا شد
آمال دُور مشرکین باد هوا شد

ما با بنی مروان و مرهب در ستیزیم
با دشمنان دین و مذهب در ستیزیم

ما بولهب های زمان را میشناسیم
شیطان پرستان جهان را میشناسیم

ما کاخهای شیشه ای را رَد گرفتیم
رَد سران مشرک و مرتد گرفتیم

امروز با دشمن ،مسلمان آشنا شد
سرتاسر جغرافیای دین، منا شد

امروز مسلخ از یمن، تا قلب شام است
از بیت مَقدَس ،تا دل بیت الحرام است

این فتنه ها پرورده قوم یهودند
بازیگر این فتنه ها آل سعودند

اهل بصیرت بعد از این آماده تر شد
این امت آزاده بس آزاده تر شد

نسلی که خود را با شهادت روبرو دید
راه شهید کربلا را پیش رو دید

ما کربلا را کعبه دل میشمارم
شش گوشه را چون قبله دل میشماریم

پشت سر رهبر، نماز آنجا گذاریم

پا در رکاب مهدی زهرا گذاریم

(حاج محمود ژولیده)

 نظر دهید »

بارش رحمت الهی در عید سعید غدیر خم

10 مهر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

«مهربانا، تو را سپاس که ریسمان نجات ولایت مولا علی و فرزندانش را ـ که درود تو بر آن‌ها باد ـ به سویمان فرستادی. تو را سپاس که به این روز گرامی‌مان داشتی و باران کرامت بر ما باریدی. دل‌هامان را به عهدی که بر ولایت با تو بستیم محکم کردی، قلب‌هامان را به میثاقی که در باب ولایت از ما گرفتی پایدار ساختی و انکار روز قیامت را بر ما نخواستی. تو را سپاس که کمال دین و اتمام نعمتت را در ولایت امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب علیه‌السلام ، نهادی.» تو را سپاس می‌گوییم و شکر می‌کنیم.

 


 نظر دهید »

عید بندگی

01 مهر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

 

ماه آخر است. شهرى ديگر است. هنگام قربانى كردن جان و دل و هواى رستن در سر است. هنگام پيوند عاشقانه با دلبر است. حنجر نفس، مشتاق تيغ و خنجر است. قربان، بهانه عنايت خداى رحمان، فصل قرب جانان و فدا كردن محبوب‏ترين عزيزان در آستان پروردگار منان. هجرت براى ايمان، پيروى از فرمان و بال گشودن در آسمان. آى مردم! چه آورده‏ايد براى قربان؟
فرزند، مال، يا جان؟!
در همين سراى گذرا، همين دنياى بده و بستان. مگر نه آنكه بايد بگذارى و بگذرى؟! مگر نه اينكه مى‏روى و با خود هيچ نمى‏برى؟ راستى «امر مولا» و «رفيق اعلى» را، كِى فرمان مى‏برى؟
«بگذر از فرزند و مال و جان خويش تا خليل اللهِ دورانت كنند
سر بنه در كف، برو در كوى دوست تا چو اسماعيل، قربانت كنند»
… مسلمانى ز سر گيريم
بايد مسلمان بود؛ مطيع فرمان؛ همچون اميرمؤمنان، يك‏سره وقف خداى مهربان، در شب‏هاى آغاز رجب، نيمه شعبان، عيد فطر و قربان. آن‏گاه امانت مى‏دهند؛ اى انسان! از شر وسوسه‏هاى شيطان و دنيا و هر چه در آن: پول، پارتى و آپارتمان! اصول دين بى‏دينان! همه همّ و غمّ دون‏همتان، اركان ركين آزادگان از بندگى گريزان، بردگان بى‏ايمان، آدم‏هاى هميشه آويزان، صاحب گام‏هاى لرزان و لغزان، واماندگان پريشان، پشيمانان هميشه نالان، عقب افتادگان كاروان آدميان، آدمك‏هاى اسير نام و نان، شهرت طلبان و شهوت‏خواهان، فضل فروشان و زاهد نمايان، طلبكاران انقلاب اسلامى ايران، خائنان به خون شهيدان و… .
امروز، روز رستن است؛ روز جستن از اين همه طناب‏هاى رنگارنگ دست بافت شيطان. روز ايثارهاى پنهان و درخواست توفيق دست‏يابى به رضاى پروردگار مهربان. كه هر كه تسليم حق شد، سعيد است و هر روزى كه در آن، خداى هر دو جهان، نافرمانى نشود، عيد است.
«دل خوش… سيرى چند؟!»
اينك مى‏سزد، اگر گام در وادى معصيت نگذاريم و دست شيطان‏ها را - در فرم‏ها و سايزهاى گوناگون آنها - به گرمى، نفشاريم! كه هر چه داريم و نداريم، از او داريم، كه دندان‏مان داد و نان‏مان. و عيد قربان، بهانه عنايت رحمان. كه خوش دلمان ساخت، به حرارت و فروغ ايمان.
باشد تا ميهمانى كرامت مولا را قدر بدانيم و در همه شهرها و روستاهامان، به جلوه عظيم عيد قربان: ذبح، و تكريم حماسه معنوى ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام پاى‏بند بمانيم. و «هم‏صدا با حلق اسماعيل» سرود فوز و فلاح بخوانيم.
ما مسلمانيم و هر لحظه در معرض امتحانيم.

 نظر دهید »

حضرت رضا (عليه السلام) ىرايران

01 شهریور 1394 توسط زينب هماي خوزاني

حضور ثامن الائمه(ع) در ایران باعث شد تا علم ایشان رسانه‌ای شود، زیرا وقتی حضرت در مدینه بودند فقط چند تن از شاگردان از علوم و معارف ایشان بهرمند می‌شدند، اما در ایران‌، ‌تریبون علمی خلیفه وقت در اختیار امام(ع) قرار داشت. هرچند که هدف مأمون از برگزاری مناظره، تخریب علمی ساحت مقدس امام رضا(ع) بود، اما ایشان در مناظرات علمی با دیگر مذاهب و مکاتب، معارف و علوم اسلامی را در گستره عظیمی به عرصه ظهور رساندند و عظمت علمی و معنوی خاندان رسول الله(ص) را به نمایش گذاشتند. امام رضا(ع) در مناظرات به دنبال محکوم کردن علمای ادیان و مذاهب مختلف نبود، بلکه دلسوزانه و با منطق و استدلال محکم، هدایت بشریت را سر لوحه مناظرات خویش قرار می دادند. در نتیجه حضور هشتمین امام شیعیان(ع) در ایران سبب شد تا مسلک اخباری و دیگر تفکرات افراطی،‌ میانه رو شده و معارف ناب اسلامی به وی‍‍‍ژه مذهب شیعه بیشتر نمایان شود. ویژگی های اخلاقی و علمی امام رضا(ع) نیز تاثیر ویژه ای در تحقق این امر داشت که از جمله آنها می‌توان به احاطه به علوم و اصول مذاهب مختلف،‌ تسلط بر زبان ملت ها، استفاده از استدلال قوی و قابل قبول و برخورد حکیمانه توام با پند و اندرز اشاره کرد.
در مجموع باید گفت حضور حضرت رضا(ع) باعث نشر و گسترش تشیع در ایران شد و همزمان با ورود ایشان برخی از شاگردان و خویشاوندان حضرت نیز وارد ایران شدند و همین امر باعث تجلی بیشتر شیعه در بین اقوام ایرانی شد

 1 نظر

حضرت معصومه الگوی دختران

01 شهریور 1394 توسط زينب هماي خوزاني

پشتوانه نبوت و رسالت، مقام ولایت و کمال و رسیدن به مقام «ولی الله» است که این مقام، به مرد یا زن اختصاص ندارد. زنان بزرگی چون آسیه، حضرت زینب کبرا و حضرت معصومه (سلام الله علیهن) نیز صاحب این مقام بودند. پس کمال معنوی مخصوص مرد نیست، بلکه کمال معنوی به ولایت اختصاص دارد که در مرد و زن تفاوتی نیست. از ویژگی های بارز این بزرگواران این است که در هر عصری که به سر می بردند، بر دین توحیدی همان زمان موحّد بودند و هیچ گاه بر خلاف حجّت، تکلیف و اصل عمل نمی کردند. (نسیم اندیشه، جوادی آملی، ج1، ص85)
با توجه به اینکه ، عصمت امری نسبی است، می توان مرتبه ای از آن را در میان الگوهای دیگر که به هیچ یک از مقامات نبوت، رسالت یا امامت نایل نشده اما در کسوت انسانی با پیروی محض تعالیم انبیاء، پله های تعالی را پیموده اند و در راه ترویج آن کوشیده اند، یافت، از جمله این نمونه ها حضرت معصومه سلام الله علیها بوده اند.
ایشان معصوم به معنایی که در مورد پیامبران و امامان به کار می رود نبودند، اما آنچنان دارای کمالات روحی و معنوی بالایی بودند که به زائرانش وعده بهشت داده شده است.
“سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ زِیَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع بِقُمَّ فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ” (وسائل الشیعه، حر عاملی، ج14، ص577)
امام رضا علیه السلام دو مطلب را در این روایت بیان فرموده اند: اول اینکه آن حضرت را با لقب معصومه نامیدند؛ دوم اینکه پاداش زائرش را بهشت بیان نموده اند و این گویای جایگاه رفیع آن حضرت است.
بنابراین تأسی به الگوهایی چون حضرت معصومه سلام الله علیها می تواند قوه های آرمیده درون انسان را به فعلیت درآورد و استعداد های نهانی او را شکوفا سازد و از خمودگی و خفتگی جلوگیری نماید.


الگوهای دینی چون حضرت معصومه سلام الله علیها به فراخور جاذبه ای که در فرد ایجاد می کنند، نه فقط دستمایه نحوه شکل گیری شخصیت آدمی می شوند، بلکه مایه ای برای تشخص اجتماعی و میزانی برای نمود بیرونی او معرفی می گردند. (امام خمینی و الگوهای دین شناختی در مسایل زنان، ضیاء مرتضوی، ص61)
از جمله کارکردهای الگوهای دینی ارائه شده برای زنان؛ فهم درست، هوشیاری و زیرکی، درک موقعیت ها و انتخاب بهترین ها برای رسیدن به هدفی والا و بزرگ که همانا بندگی خداست می باشد

نتیجه:الگوهای دینی چون حضرت معصومه سلام الله علیها به فراخور جاذبه ای که در فرد ایجاد می کنند، نه فقط دستمایه نحوه شکل گیری شخصیت آدمی می شوند، بلکه مایه ای برای تشخص اجتماعی و میزانی برای نمود بیرونی او معرفی می گردند

 نظر دهید »

در کوی عشق

29 مرداد 1394 توسط زينب هماي خوزاني

سجده در گوشه ایوان طلایی عشق است                                    نوکری بر سر کوی تو خدایی عشق است 

هرکسی عاشق پابوسی لیلای خود است                                    در دم مرگ کنارم تو بیایی عشق است

ضامن آهوی صحرا شدنت جای خودش                                        اینکه در روز جزا ضامن مایی عشق است 

تا ابد قبله نمای دل من سمت شماست                                      اینکه در کشور ما قبله نمایی عشق است

همه عرش و زمین را به گدایی عشق است                                 باز میگوید از این خانه گدایی عشق است 

کعبه و کرببلا هر یکیشان عرش خداست                                     اینکه هم کعبه و هم کرببلایی غشق است

ای که در کشور ما عرش معلا داری                                            آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری 

 نظر دهید »

شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر

20 مرداد 1394 توسط زينب هماي خوزاني

امام صادق علیه السلام:

«کسی که دوست دارد بداند آیا نمازش پذیرفته شده یا نه ،با تامل بنگرد که آیا نمازش او را از فحشا و منکر باز داشته؟پس به اندازه ای که او را بازداشته از او پذیرفته می شود.»

سلام من به بقیع و به تربت صادق

سلام من به مدینه به غربت صادق

سلام من به مدینه به آستان بقیع

سلام من به بقیع و كبوتران بقیع

سلام من به مزار معطّر صادق

كه مثل ماه درخشد به آسمان بقیع

 2 نظر

خداحافظ ای ماه خدا

26 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

بار سفر را بسته ای ای ماه پرفیظ خدا             دلها پر از اندوه و غم عزم سفر داری چرا 

یاد خوش ایام تو یاد ذکر و قیام و…..            از دل نخواهد شد برون ای ماه تقوا و صیام 

یاد سحرگاه و غروب یاد نماز نیمه شب          آن بیقراری های ما در ماه شهبان و رجب 

تا تو بیایی سوی ما مهمان دلهامان شوی       اما چه زود اینها گذشت حالا تو داری میروی 

افسوس و صد افسوس ازاین                         ماهی که رفت ای دوستان 

افسوس از این شبهای قدر                          افسوس از این عمر گران 

حیران و دل خونم خدا این لحظه های آخرش      حیران چو طفلی بینوا در جستجوی مادرش 

قدرش ندانستیم و رفت این ماه قرآن و نماز ….     درهای دوزخ بسته بود درهای جنت باز باز 

یا رب خدایا در گذر از این همه وزر و گناه           از جرم و از تقصیر ما این واپسین ایام ماه 

ما را ز درگاهت نران تنهای تنها میشوم            با کوله باری از گناه بدبخت و رسوا میشوم 

ما را زدزگاهت نران شاید وداع آخر است     این شیشه تا سال دیگر شاید که افتاد و شکست 

 2 نظر

شهادت نامه

16 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود
فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود
هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب
حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد
زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود
وقتی که از محاسن او می‌چکید خون
عباس را به صورت بابا نگاه بود
«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون
رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود
استاد سازگار

 نظر دهید »

شهادت نامه

16 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود
فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود
دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او
صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود
دستش برای مردم دنیا نمک نداشت
عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود
هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب
حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود
مولا پس از شهادت زهرا غریب شد
زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود
وقتی که از محاسن او می‌چکید خون
عباس را به صورت بابا نگاه بود
«میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون
رویـی کـه بهـر گمشـدگان شمـع راه بود
استاد سازگار

 نظر دهید »

مائده قرب

16 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

رمضان، دعوتي است به باز يافتن “خود گمشده"،
و “فطر"، موسم چيدن ميوه “فلاح” از چشمه “فطرت” است، و سپاس نعمتي است كه در رمضان و شبهاي قدر آفرين آن نازل مي شود.
“شب هاي قدر"، اوج اين پر گشودن در فضاي نيايش و عبوديت است و شكوفايي “رحمت الهي” بر بندگان.
رمضان، موسم پر برگ و بار بازگشت به سرشت پاك است.
روزه، آزمون سراسري “اخلاص” بندگان است، تا از اسارت ” شكم"و “شهوت” رها شوند و از “بند ماديات” و “كمند تعلقات” آزاد گردند.
و … “شب قدر"، ساعت پذيرايي از مهمانان “بزم حضور” در “مائده قرب” است.
كيست كه بر سفره مولي بنشيند و گرسنه برخيزد؟
شب زنده داريهاي عابدان،اشكهاي شب بيداران و نجواي خالصانه دعاخوانان،
استغفارهاي پارسايان و متهجدان، “يارب يارب” سحرخيزان،
همه و همه، جلوه هايي از بركات اين ماه و شبهاي قدر است. شبي كه سپيده بيداري، سراسر سلام و نور است، “سلام هي حتي مطلع الفجر”
كاش چراغ “ذكر” بسته و شمع “ياد"، در شبستان همه دلها روشن شود و ظلمت گناه و غفلت، از زاويه همه قلوب، زدوده گردد. خسران زده كيست؟
آنكه ماه رمضان و سحرهايش و شب قدرش بر او بگذرد و غفران الهي شامل حالش نشود و “تحول” نيابد.
مگر ما در طول سال، چقدر فرصت “تجديد ديدار” با “فطرت” داريم؟
مگر در طول سال، چند “شب قدر” داريم؟ ماهي جان، در درياي “ياد خدا” است كه حيات مي يابد.
وگرنه، دلهاي جدا از خدا، مشتي گوشت است و سخت تر از سنگ!
“بيا، بيا، كه بشوييم خانه دل را، چرا گناه، چرا غفلت و فراموشي؟ بيا كه چهره دل را،
به آب “توبه” بشوييم و پاكتر گرديم.بيا به فطرت بي عيب خويش، برگرديم.
در شب قدر، رو به آينه محاسبه مي نشينيم و چهره جان را بي غبار مي بينيم و با باران اشك، دل را در سحر رحمت و مغفرت، شستشو مي دهيم.
شب قدر، شب گشودن سفره دل و ريختن اشك نياز و فصل گريستن چون ابر بهار در دل آستان آفريدگار غفار است. شب قدر، شب احياي خويش، با دم مسيحايي دعاست.
شبي است كه بايد قدر خويش را بشناسي، تقدير خويش را رقم بزني
و… “خويشتن جديد” را با قلم توبه و جوهر اشك، ترسيم كني.

 نظر دهید »

کلام امیر

16 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

وصيت امير مومنان علی (ع)

بسم الله الرحمن الرحيم
اين وصيت نامه علي بن ابيطالب است. گواهي مي دهد كه معبودي جز خداي بي شريك نيست و محمد بنده و پيامبر اوست كه وي را با هدايت و آيين حق فرستاد كه بر همه دينها چيرگي دهد اگرچه مشركان آن را ناخوش دارند. نماز و عبادت و زندگي و مرگ من براي خداي بي شريك و پروردگار جهانيان است.

چنين مامور شده ام و من از مسلمانانم. شما دو تن حسن و حسين (ع) را به تقواي الهي سفارش مي كنم. درجست و جوي دنيا نباشيد اگر چه دنيا در جست و جوي شما باشد و بر چيزي از دنيا كه از دست شما مي رود دريغ مخوريد. جز حق مگوييد و براي پاداش كار كنيد براي آخرت كار كنيد. دشمن ستمگر و ياور مظلوم و ستمديده باشيد.

شما دو تن و همه فرزندان و خانواده ام و هركس را كه اين وصيت نامه من به دست او مي رسد به تقواي الهي و رعايت نظم در كارها و اصلاح ميان خودتان سفارش مي كنم. زيرا از رسول خدا (ص) شنيدم كه مي فرمود اصلاح ميان مردم برتر از تمام نماز و روزه است و دشمني مكنيد كه باعث زوال دين است و نيرويي نيست مگر به استعانت خدا. به خويشاوندان خود بنگريد. پس با آنها رفت و آمد. كنيد كه خداوند محاسبه را بر شما سبك مي كند .خدا را در مورد يتيمان رعايت كنيد. گرسنه شان نگه نداريد تا در محضر شما در خواري نيفتند. زيرا از رسول خدا (ص) شنيدم كه مي فرمود هركس يتيمي را سرپرستي كند تا بي نياز شود.

خداوند بهشت را براي او واجب مي گرداند. و اگر كسي مال يتيمي را بخورد جهنم را بر او واجب مي كند. خدا را خدا را در مورد قرآن منظور داريد تا مبادا ديگران در عمل بدان از شما پيشي گيرند خدا رادر مورد همسايگانتان پيش نطر آوريد كه سفارش شدگان پيامبرتان هستند.

خدا را خدا را خدا را درباره خانه پروردگارتان منظور داريد. پس تا زماني كه باقي هستيد نبايد از وجود شما خالي باشد كه اگر متروك شود نتوانيد همتايي براي آن قرار دهيد و كوچك ترين چيز براي كسي كه از آن بازگردد آمرزش تمام گناهاني است كه پيش از آن مرتكب شده بود. خدا را خدا را درباره نماز رعايت كنيد كه آن بهترين كردارها و ستون دين شماست. خدا را خدا را درباره زكات پيش چشم آوريد كه آن خشم .پروردگارتان را فرو مي نشاند. خدا را خدا را درباره جهاد در راه خدا با مالها و جانهايتان منظور داريد .

جز اين نيست كه دو تن در راه خدا جهاد مي كنند, پيشواي هدايت كننده و كسي كه مطيع او و پيرو هدايت اوست. خدا را خدا را درباره ذريه پيامبرتان ص رعايت كنيد و مبادا پيش روي شما به آنان ستم كنند. خدا را خدا را در مورد ياران پيامبرتان ص منظور داريد كساني كه بدعتي از آنان سر نزده و بدعتگذاري را پناه نداده اند. زيرا رسول خداي به آنان سفارش كرده و بدعتگذاران آنان و پناه دهندگان به آنان را لعنت فرموده است. خدا را خدا را در مورد مستمندان و مسكينان پيش چشم .آوريد. پس آنان را در زندگي خود سهيم كنيد .

سپس فرمود نماز. نماز. در راه خدا از سرزنش سرزنشگران بيم مداريد خداوند شما را از شر كساني كه بر ضد شمايند كفايت كند. با مردم به نيكويي سخن بگوييد چنان كه خداوند شما را بدان فرموده است و امر به معروف و نهي از منكر را كنار مگذاريد كه در اين صورت خداوند بدان شما را بر شما حاكم كند. آن گاه دعا مي كنيد ولي به استجابت نمي رسد. بر شما باد دوستي و بخشندگي و از جدايي و دشمني و پراكندگي بر حذر باشيد. در كار نيك و پرهيزگاري .يار همديگر باشيد و بر گناه و ستم همدلي مكنيد. پرواي خدا پيشه كنيد كه خدا سخت مجازات است.

خداوند دودمان شما را حفظ كند و پيغمبر را در ميان شما بر جاي دارد و شما را به خدا مي سپارم كه بهترين نگهدارنده است و سلام و رحمت و بركات الهي را بر شما مي خوانم.

 نظر دهید »

ضیافت

13 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) :

((مردم ! ماه خدا با بركت و رحمت و بخشش گناهان نزدیك است ؛ ماهى كه نزد خدا برترین ماه ها، روزهایش برترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعتهاى آن بهترین ساعتهاست ؛ ماهى است كه در آن به میهمانى خدا دعوت شده و شما را در این ماه از كسانى قرار داده اند كه شایسته كرامت خدا هستند. نفس كشیدن شما در آن تسبیح و خوابیدنتان در آن عبادت و عمل شما در آن مقبول و دعاى شما در آن مستجاب است . پس با نیتهایى راست، و دلهایى پاك از خدا بخواهید شما را موفق به روزه آن ، و خواندن كتابش نماید. بدبخت كسى است كه از آمرزش خدا در این ماه بزرگ محروم شود.

با تشنگى و گرسنگى خود در آن ، گرسنگى و تشنگى روز قیامت را بیاد آورید. به فقیران خود صدقه بدهید؛ بزرگان خود را در آن احترام كنید؛ كوچكترها را مورد رحمت خود قرار دهید و صله رحم بجا آورید. زبانهاى خود را حف0كرده ، دیدگان خود را از آنچه نگاه به آن حلال نیست و گوشهاى خود را از آنچه گوش دادن به آن حلال نیست ، نگهدارید. با یتیمان مردم مهربانى كنید تا با یتیمان شما مهربانى شود. به درگاه خداوند از گناهان خود توبه كنید. هنگام نماز دستهایتان را با دعا بطرف بالا بلند كنید؛ زیرا این وقت بهترین اوقات است و خداوند در آن هنگام با نظر رحمت به بندگانش نگاه كرده و هنگامى كه از او بخواهند و با او مناجات نمایند، جواب آنان را مى دهد. و اگر او را صدا بزنند، به آنان لبیك مى گوید. و اگر دعا كنند، دعایشان را مستجاب مى كند.

مردم! شما زندانى اعمال خود مى باشید، با استغفار خود را آزاد كنید. پشتهایتان از گناه سنگین است با طولانى نمودن سجده هاى خود آن را سبك نمایید. بدانید خداوند به عزت خود سوگند خورده است كه سجده كنندگان و نمازگزاران را عذاب نكند و در روزى كه مردم براى پروردگار جهانیان بر مى خیزند، آنان را با آتش نترساند.

مردم ! كسى كه به مؤمن روزه دارى افطار بدهد، ثواب آزاد كردن یك بنده و آمرزش گناهان گذشته خود را دارد. عرض كردند: رسول خدا! همه ما نمى توانیم این كار را انجام دهیم . حضرت (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: از آتش بپرهیزید، گر چه با نیم دانه خرمایى . از آتش بپرهیزید گر چه با جرعه آبى 

 نظر دهید »

کریمانه

11 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

گرچه خاکی است ولی مرقد او کعبه ماست                نام آن گرچه بقیع است ولی عرشخدا

حسنی هستم و از حشر چه باکی دارم                      که سر و کار غلامان حسن(علیه السلام) با زهرا(سلام الله علیها )است

ای مولود خجسته رمضان! ای بدر تمام ماه خدا! تو تنهاترین فرزند رمضانی و آسمان، در پیشگاه كرم و بخشش تو، با این همه ابرهای باران زایش، گمشده ای غریب بیش نیست. رسول رحمت، تو را بر شانه های خویش سوار می كرد و بر تو مباهات می نمود. تو ادامه محمد (ص) و كرانه علی (ع) هستی. تو امام مایی و ما مُرید و دلداده تو. و اینك در بهار شكفتن تو، در فصل خدا، بر خود از رهبری تو می بالیم و بر نامت كه زینت همه خوبی ها و نیكی هاست، افتخار می كنیم.

پیشواى دوم جهان تشیع كه نخستین میوه پیوند فرخنده على (ع) با دختر گرامى پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود

حسن بن على (ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درك نكرد زیرا او تقریباً هفت سال بیش نداشت كه پیامبر اسلام بدرود زندگى گفت. پس از درگذشت پیامبر (ص) تقریبا سى سال در كنار پدرش امیر مومنان (ع) قرار داشتو پس از شهادت على (ع) (در سال 40 هجرى) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت

 نظر دهید »

ماىر خوبيها

06 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

السلام علیک یا زوجه سید المرسلین السلام علیک یا اُم فاطمه الزهرا سیدة نسا العالمین  السلام علیک یا اول المومنات السلام علیک یا من انفقت ما لها  فی نصرة سیده الا نبیا نصرته ما استطاعت و دافعت عنه الاعدا  السلام علیک یا من سلم علیها جبرائیل و بلغها السلام من الله الجلیل فهینا لک بما اولاک الله من فضل  والسلام علیک و رحمة الله و برکاته

مقام حضرت خدیجه (س) در بهشت
از فضیلت های حضرت خدیجه علیها السلام، مقامی است در بهشت که از سوی خداوند به ایشان وعده داده شده است. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله نیز بارها این مسئله را به خدیجه بشارت می داد و می فرمود: «در بهشت، خانه ای داری که در آن رنج و سختی نمی بینی.» امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: هنگامی که خدیجه وفات یافت، فاطمه خردسال بی تابی می کرد و گرد پدرش می گشت و سراغ مادر را از او می گرفت. پیامبر از این حالت دخت کوچکش بیشتر محزون می شد و دنبال راهی بود تا او را آرام کند. فاطمه همچنان بی تابی می کرد تا اینکه جبرئیل بر پیامبر (ص) نازل شد و فرمود: «به فاطمه (س) سلام برسان و بگو مادرت در بهشت خانه ای کنار آسیه، همسر فرعون و مریم، دختر عمران نشسته است.» هنگامی که فاطمه (س) این سخن را شنید، آرام گرفت و دیگر بی تابی نکرد.

وفات حضرت خدیجه (س)
حضرت خدیجه (س) در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا (ص) شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا (ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک می ریخت، دعا می کرد و برایش آمرزش می طلبید. آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون » واقع است.

رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد (ص) احترام می گذاشتند و از آزار وی خودداری می کردند

یا حضرت خدیجه سلام خدا به تو
بی انتها درود فراوان ما به تو

تو مادر ائمه ای ، ای مادر وجود
دلهای اهل بیت همه مبتلا به تو

اسلام زیر دین فداکاری شماست
کرده پیامبر همه عمرش دعا به تو

از این قضیه قدر تو معلوم می شود
وقتی که دل سپرده چنین مصطفی به تو

در لحظه های سخت در آن روزهای سخت
کرده پیامبر همه اش اتکا به تو

هر جا ز غصه های زمانه دلش گرفت
یا درد دل به حیدر خود گفت یا به تو

مدیون توست ماندن اسلام تا ابد
زنده است در دل همه این نام تا ابد

بغضی است در گلو که پریشان فاطمه است
اشکی است در دو دیده که لرزان فاطمه است

چشم از نگاه مادر خود بر نداشته
مادر یک امشبی است که مهمان فاطمه است

زهرا گرفته دست به دامان مادرش
عالم اگر چه دست به دامان فاطمه است

چشمان فاطمه شده گریان مادر و
چشمان نه فلک همه گریان فاطمه است

دستی که دست دختر خود را فشرده بود
بی جان ولی هنوز به دستان فاطمه است

پروانهء شکسته پر او محمد و
شمع فراق او دل سوزان فاطمه است

شمعی که ذره ذره دلش آب تر شده
لحظه به لحظه فاطمه بی تاب تر شده

در ماتم فراق تو بایست سر شکست
وقتی نبی ز غصهء تو بال و پر شکست

آیینه ها زغصه شکستند یک به یک
در آن میانه فاطمه ات بیشتر شکست

یک سال و داغ هجر ابوطالب و شما
در زیر این دو داغ پیمبر کمر شکست

با رفتن تو تازه مصیبت شروع شد
از آن به بعد فاطمه ات مستمر شکست

روزی رسید پشت در خانهء علی
گل بود پشت در که لگد خورد و در شکست

دیوار و میخ و در همه با هم یکی شدند
در آن میانه سینهء زهرا اگر شکست

بر قلب خانوادهء حیدر شرر زدند
وقتی که ضربه پشت سر هم به در زدند

حق است جان فدای شما بارها شود
وقتی که دوستدار شما مصطفی شود

دارو ندار خویش به پایش که ریختی
میخواستی فقط کفنت یک عبا شود

سهم از عبای یار به هر کس نمی رسد
این افتخار بلکه نصیب شما شود

ای با کفن که شد کفنت افتخار تو
دلها غمین بی کفن کربلا شود

ای وای اگر سری شود از پیکری جدا
ای وای اگر کسی کفنش بوریا شود

ای وای اگر تنی شود عریان به روی خاک
ای وای اگر سری به روی نیزه ها شود

مجلس همیشه مجلس دلبند فاطمه است
پایان روضه روضهء فرزند فاطمه است

 نظر دهید »

بهار أشتي

01 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

بارالها! برپا داشتن آنچه تو فرمان داده ای، در گرو شیرینی و حلاوت یادت در کام من است و آنچه از سپاس گزاری است، بر من الهام کن که اگر آن نباشد، نعمتی نخواهم داشت.

و آنگاه که نعمتی بر من ارزانی داشتی، نیازمند محفاظت و نگهداری تو از خویش هستم که تو با بیناترین چشم، از خطرها و بلایایی که در کمین بندگانت نشسته، باخبری.

 نظر دهید »
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مهاد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخلاق
  • اعتقادی
  • شهداء
  • مناسبتها
  • امام زمان
  • نيايش

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

مهاد

حدیث موضوعی

حدیث موضوعی
وصیت شهدا


دریافت کد عکس تصادفی

روزشمار محرم عاشورا

روز شمار غیبت امام زمان(عج)


پمپ بنزین | یاس تم
وصیت نامه | آلودگی هوا
چهل شاخص | موسیقی
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس