کربلا یعنی، ایمان و خرد و عمل به هنگام 4
وقتی متوجه انگیزهی اصلی مقابله با امام حسین( علیه السلام ) در کربلا نشویم مثل محقیقین اهل سنت در یک حیرانی گرفتار میشویم. شیعه به آن دلیل میتواند راز همهی حرکات امام و یاران حضرت را بفهمد که متوجه ابعاد چند وجهی ظلمات جبههی مقابل نیز هست، در راستای همین آگاهی است که شیعه میداند عدهای با ظاهری اسلامی چگونه هدف اصلی اسلام را که تحقق جامعهی اسلامی و حاکمیت دینی و تمدن اسلامی است نادیده میگیرند و اسلام را به عنوان دین شخصی معرفی مینمایند و امام الموحدین( علیه السلام ) را پیشوای هدایت معرفی میکنند و نه پیشوای سیاست و به تعبیر قرآن اینان «فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنْهُمْ قَوْلاً غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِّنَ السَّمَاء بِمَا كَانُواْ يَظْلِمُونَ» آنهایی که سیرهشان سیرهی ظالمانه است سخن خدا را در مسیری غیر از مسیری که خدا برای آنها اراده کرده است قرار میدهند. و به بهانهی آن که حکومت ارزش آنچنانی در منظر اولیاء الهی ندارد پس نه حادثه غدیر برای حاکمیت سیاسی امام علی( علیه السلام ) بود و نه انگیزه امام حسین( علیه السلام ) ایجاد حاکمیتی مقابل یزید و نه مسلمانان باید برای اسلام ابعاد حکومتی و سیاسی قائل باشند. اینها میخواهند تنها تمدن غرب مدّ نظر ما باشد و در امور سیاسی و اقتصادی و تربیتی تحت ولایت غرب و در ذیل آن باشیم. غافل از اینکه مبارزهی تمدنی اسلام با غرب یک مبارزهی اساسی است و تا به تمدن اسلامی فکر نکنیم راهی برای مقابله با تمدن غربی در پیش نخواهیم داشت و همواره در هر ارتباطی توسط آن تمدن تحقیر میشویم و همواره دنبال آن تمدن خواهیم بود و هرگز از مسلمانی خود بهرهی لازم را نمیبریم. حضرت اباعبداللّه( علیه السلام ) به ما نشان دادند برای بهرهمندی از اسلام باید از تمدن جاهلیِ آل ابوسفیان عبور کنیم وگرنه با اسلامی زندگی میکنیم که هیچ نقشی در تغییر سرنوشت تاریخی ما ندارد. کربلا میگوید: آخرین خط، یگانهشدن با غرب نیست، باید تمدنی را در مقابل غرب بهپا کنیم. همچنانکه امام حسین( علیه السلام )اسلام را از ذیل تمدن ابوسفیانیِ اموی نجات دادند میتوان با کربلا از ذیل تمدن غرببودن آزاد شد. مشروط بر آنکه بصیرت و روحیهی حبیببن مظاهر در میان آید.