مهاد

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عید بندگی

01 مهر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

 

ماه آخر است. شهرى ديگر است. هنگام قربانى كردن جان و دل و هواى رستن در سر است. هنگام پيوند عاشقانه با دلبر است. حنجر نفس، مشتاق تيغ و خنجر است. قربان، بهانه عنايت خداى رحمان، فصل قرب جانان و فدا كردن محبوب‏ترين عزيزان در آستان پروردگار منان. هجرت براى ايمان، پيروى از فرمان و بال گشودن در آسمان. آى مردم! چه آورده‏ايد براى قربان؟
فرزند، مال، يا جان؟!
در همين سراى گذرا، همين دنياى بده و بستان. مگر نه آنكه بايد بگذارى و بگذرى؟! مگر نه اينكه مى‏روى و با خود هيچ نمى‏برى؟ راستى «امر مولا» و «رفيق اعلى» را، كِى فرمان مى‏برى؟
«بگذر از فرزند و مال و جان خويش تا خليل اللهِ دورانت كنند
سر بنه در كف، برو در كوى دوست تا چو اسماعيل، قربانت كنند»
… مسلمانى ز سر گيريم
بايد مسلمان بود؛ مطيع فرمان؛ همچون اميرمؤمنان، يك‏سره وقف خداى مهربان، در شب‏هاى آغاز رجب، نيمه شعبان، عيد فطر و قربان. آن‏گاه امانت مى‏دهند؛ اى انسان! از شر وسوسه‏هاى شيطان و دنيا و هر چه در آن: پول، پارتى و آپارتمان! اصول دين بى‏دينان! همه همّ و غمّ دون‏همتان، اركان ركين آزادگان از بندگى گريزان، بردگان بى‏ايمان، آدم‏هاى هميشه آويزان، صاحب گام‏هاى لرزان و لغزان، واماندگان پريشان، پشيمانان هميشه نالان، عقب افتادگان كاروان آدميان، آدمك‏هاى اسير نام و نان، شهرت طلبان و شهوت‏خواهان، فضل فروشان و زاهد نمايان، طلبكاران انقلاب اسلامى ايران، خائنان به خون شهيدان و… .
امروز، روز رستن است؛ روز جستن از اين همه طناب‏هاى رنگارنگ دست بافت شيطان. روز ايثارهاى پنهان و درخواست توفيق دست‏يابى به رضاى پروردگار مهربان. كه هر كه تسليم حق شد، سعيد است و هر روزى كه در آن، خداى هر دو جهان، نافرمانى نشود، عيد است.
«دل خوش… سيرى چند؟!»
اينك مى‏سزد، اگر گام در وادى معصيت نگذاريم و دست شيطان‏ها را - در فرم‏ها و سايزهاى گوناگون آنها - به گرمى، نفشاريم! كه هر چه داريم و نداريم، از او داريم، كه دندان‏مان داد و نان‏مان. و عيد قربان، بهانه عنايت رحمان. كه خوش دلمان ساخت، به حرارت و فروغ ايمان.
باشد تا ميهمانى كرامت مولا را قدر بدانيم و در همه شهرها و روستاهامان، به جلوه عظيم عيد قربان: ذبح، و تكريم حماسه معنوى ابراهيم و اسماعيل عليهماالسلام پاى‏بند بمانيم. و «هم‏صدا با حلق اسماعيل» سرود فوز و فلاح بخوانيم.
ما مسلمانيم و هر لحظه در معرض امتحانيم.

 نظر دهید »

شعر

03 تیر 1394 توسط زينب هماي خوزاني

خالی از غوغا

مکن در جسم و جان منزل،که این دون است و آن والا              

 قدم زین هر دو بیرون نه ،نه اینجا باش و نه آنجا 

به هر چ از راه دور افتی،چه کفرآن حرف ،چه ایمان              

به هر چ از دوست و امانی،چه زشت آن حرف ، چه زیبا 

سخن کز راه دین گویی،چه سریانی چه عبرانی                  

  مکان کز بهر حق جویی چه جابلقا چه جالبسا

عروس آن حضرت قرآن،نقاب آن گه که براندازد

که دارالملک ایمان را ببیند خالی از غوغا                      

   عجب نبود گر از قرآن نصیبت نیست جز حرفی 

که از خورشید جز گرمی نبیندد چشم نابینا 

بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر عمر ابد خواهی

که ادریس از چنین مردن بهشتی گشته پیش از ما 

چو علم آموختی از حرص آن گه ترس کاندر شب 

چو دزدی با چراغ آید گیده تر برد کالا 

چو ماندی بهر مرداری چو زاغن اندرین پستی

قفس بشکن چو طاووسان یکی بر پر برین بالا

چه داری مهر بد مهری کزو بیجن شد اسکندر 

چه بازی عشق با یاری کز بی ملک شد دارا 

تو پنداری که بر بازی است این ایوان چون مینو 

 تو پنداری که بر هرزه است این میدان چون مینا 

 چو علمت هست خدمت کن چو دانایان که زشت آید 

گرفته چینیان احرام و مکی خفته در بطحا

به حرص از شربتی خوردم مگیر از من که بد کردم 

بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا

حکیم سنایی غزنوی

 نظر دهید »
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مهاد

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخلاق
  • اعتقادی
  • شهداء
  • مناسبتها
  • امام زمان
  • نيايش

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

مهاد

حدیث موضوعی

حدیث موضوعی
وصیت شهدا


دریافت کد عکس تصادفی

روزشمار محرم عاشورا

روز شمار غیبت امام زمان(عج)


پمپ بنزین | یاس تم
وصیت نامه | آلودگی هوا
چهل شاخص | موسیقی
کد لحظه شمار غیبت امام زمان برای وبلاگهای مهدویت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس